میلاد عطایی فعال رسانهای در یادداشتی نوشت: گردشگری روستایی و محلی فرصتی فراهم میکند تا کودکان با فرهنگ، زبان، آداب و رسوم، صنایع دستی و تاریخ مناطق مختلف کشور آشنا شوند، همچنین شرکت در فعالیتهای گروهی، تعامل با همسالان محلی و تجربه زندگی در محیطی متفاوت، به رشد مهارتهای اجتماعی و افزایش اعتماد به نفس کودکان کمک میکند و حضور در طبیعت و مشارکت در فعالیتهایی مانند کشاورزی، دامداری، باغداری و مراقبت از حیوانات، باعث تقویت حس مسئولیتپذیری و احترام به محیط زیست در کودکان میشود و همچنین دوری از فضای شهری و تجربه زندگی در محیطهای سالم و طبیعی، به بهبود سلامت جسمی و روانی کودکان کمک میکند.
مدارس میتوانند با برگزاری اردوهای برنامهریزیشده و همکاری با راهنمایان محلی، نقش مهمی در توسعه گردشگری کودک ایفا کنند. خانوادهها نیز با تشویق فرزندان به شرکت در این برنامهها، زمینه رشد همهجانبه آنان را فراهم میآورند.
قصهگویی و داستانهای محلی، استفاده از افسانهها، حکایات و اسطورههای بومی که ارزشهای فرهنگی منطقه را منعکس میکنند. این داستانها میتوانند به صورت شفاهی یا با کتابهای مصور ارائه شوند.
بازیهای سنتی و مشارکتی، احیای بازیهای محلی مانند هفت سنگ، الک دولک یا نون بیار کباب ببر در قالب فعالیتهای گروهی. این بازیها علاوه بر سرگرمی، مفاهیم همکاری و فرهنگ بومی را منتقل میکنند.
بازدیدهای میدانی هدفمند، سفر به موزههای محلی، کارگاههای صنایع دستی و اماکن تاریخی برای مشاهده مستقیم آثار فرهنگی. استفاده از راهنمایان محلی که بتوانند مفاهیم را به زبان ساده توضیح دهند.
کارگاههای عملی هنری، برگزاری کلاسهای سفالگری، گلیمبافی یا نقاشیهای سنتی زیر نظر استادکاران بومی. این فعالیتها مهارتهای عملی و شناخت هنرهای منطقه را تقویت میکنند.
مشارکت در مراسم و جشنوارهها، شرکت فعال در آیینهای محلی مانند جشن برداشت محصول، مراسم عروسی سنتی یا جشنهای مذهبی بومی. این تجربیات، حس تعلق فرهنگی را ایجاد میکند.
آشپزی مشارکتی، آموزش پخت غذاهای سنتی مانند آش محلی یا کبابهای بومی با مشارکت کودکان. این روش، ارتباط بین فرهنگ و محیط طبیعی را نشان میدهد.
تعامل با صنعتگران و هنرمندان، برگزاری جلسات گفت و گو با پیشهوران محلی مانند چوپانان، کشاورزان یا نجاران سنتی تا کودکان با شیوه زندگی بومی آشنا شوند.
طراحی نقشههای فرهنگی تعاملی، ایجاد نقشههای تصویری از منطقه که مکانهای فرهنگی، صنایع دستی و آداب خاص هر محله را نشان میدهد. کودکان میتوانند با برچسبگذاری فعالانه در تکمیل آن مشارکت کنند.
الگوسازی خانوادگی، والدین با شرکت در مراسم محلی، پوشیدن لباسهای بومی و استفاده از گویش محلی در گفتگوهای روزمره، به طور غیرمستقیم فرهنگ را منتقل میکنند.
همچنین نکاتی که میتوانند در اجرای روشهای آشنایی کودکان با فرهنگ و آداب و رسوم مجلی موثر باشند، توضیح مفاهیم فرهنگی با مثالهای ملموس و دوری از اصطلاحات پیچیده، طراحی فعالیتها با در نظر گرفتن استانداردهای ایمنی و عناصر سرگرمکننده مانند مسابقات فرهنگ و برنامهریزی بلندمدت با جلسات ماهانه یا فصلی برای تأثیرگذاری پایدار و ... است.
آشنایی کودکان با گردشگری، بهویژه در سنین پایین، تأثیرات عمیقی بر رشد فردی، اجتماعی و فرهنگی آنان دارد، شرکت در تورهای گروهی و تعامل با همسالان از فرهنگهای مختلف، همکاری، احترام به تفاوتها و حل تعارضات را آموزش میدهد، این مهارتها در محیطهای مدرسهای کمتر قابل دستیابی هستند.
آشنایی با آداب و رسوم محلی، صنایع دستی و زبانهای بومی، حس تعلق به میراث ملی را تقویت میکند. این موضوع به ویژه در جوامع چندفرهنگی، از یکپارچگی اجتماعی حمایت میکند.
فعالیتهایی مانند کاشت درخت، جمعآوری زباله و آشنایی با گونههای در خطر انقراض، کودکان را به حافظان فعال طبیعت تبدیل میکند.
مواجهه با موقعیتهای جدید در سفر، مانند جهتیابی، مدیریت هزینههای شخصی یا برقراری ارتباط با غریبهها، تفکر انتقادی و اعتمادبهنفس را افزایش میدهد.
کودکانی که از سنین پایین با سفر آشنا میشوند، در آینده به مسافران وفادار تبدیل میشوند و حتی بر انتخاب مقاصد گردشگری خانواده تأثیر میگذارند.
در خاتمه باید گفت، گردشگری کودک در مناطق محلی، پلی میان آموزش، سرگرمی و توسعه پایدار است. این نوع گردشگری، کودکان را با هویت ملی، میراث فرهنگی و ارزشهای محیط زیستی آشنا میکند و نقش مهمی در شکلگیری شخصیت و آینده آنان دارد.
انتهای پیام/

نظر شما